رابطه جادوگری با شیطان‌پرستی


☠ دنیای متفاوت ماوراء ☠

رابطه جادوگری با شیطان‌پرستی

شیطان پرستان همانند سایر فرقه‌های عرفان کاذب برای تبلیغ آیین پوشالی خود دست به تبلیغات وسیعی می‌زنند که شناخت شیوه‌های تبلیغی آنها می‌تواند در خنثی سازی فعالیت‌های شیطان‌گرایانه این فرقه انحرافی مؤثر باشد. در همین رابطه زیر شاخه‏های موسیقی‌های «متال» و «راک» در کشور ما در شکل و محتوای رواج و گسترش قابل توجهی داشته است؛ ولی کسی تا کنون از نظر محتوایی، درون مایه‏های اشعار این گروه‏ها را تحلیل نکرده است، به همین جهت در ادامه سلسله مصاحبه‌های گذشته با حجت‌الاسلام والمسلمین «حمزه شریفی دوست» مدیرگروه عرفان‏های نوظهور نهاد رهبری در دانشگاه‏ها در خصوص روش‏های جذب شیطان ‏پرستی و از جمله جایگاه و نقش موسیقی در اشاعه تفکرات شیطان‌‌پرستی گفت‌وگویی ترتیب دادیم که در پی می‌آید:

 

*شیطان‌پرستان از چه روش‌هایی برای تبلیغ و جذب افراد استفاده می‌کنند؟

-امروزه شیطان‏پرستی با به ‏کارگیری شگردهای مختلف، سعی می‏کند خود را به صفحه دل و ذهن انسان امروزی نزدیک ‏کند. دستِ کم سه دسته ترفند در جریان شیطانی تعقیب می‏شود که هر کدام ناظر به یک حوزه طراحی شده‏ اند. پاره‏ای از ترفندهای تبلیغی در این مسلک، جهت اقناع فکری و ذهنی و دسته‏ای دیگر با هدف تغییر در رفتار و بعضی دیگر برای به ‏خدمت گرفتن احساسات و هیجانات طراحی شده ‏اند.

مهم‏ترین روش‏های گسترش جریان شیطانی شامل مواردی چون «وعده اقتدار»، «تحریف مفهوم دعا»،«موسیقی»، «هالیوود» و «نماد» است.

وعده قدرت راهی برای دستیابی به‌ آزادی‌های بی‌قید و شرط در شیطان پرستی

*منظور از «وعده اقتدار» توسط شیطان‌پرستان چیست؟ چگونه آن را عملی می‏کنند؟

لازم است برای توضیح این مفهوم اندکی وارد فضای روان‏شناسی شویم و از حیث رفتاری و روانی آن را تحلیل کنیم. شیطان‌پرستی امروزه در غرب برای گروهی از جوانان جذابیت دارد، این جذّابیت نه از آن جهت که ذاتاً مطلوب است، بلکه از آن روی که «نقش جایگزین» را در پر کردن خلأها به ‌دست گرفته، مورد توجه و اقبال جوانان و نوجوانان است، در کشورهای صنعتی، از یک سو افزایش پیچیدگی‌های اجتماعی و رشد تکنولوژی و از سوی دیگر، تغییرات سریع جسمی و جنسی، باعث احساس نگرانی و ترس در میان جوانان شده است.

جوانان معمولاً احساس ترس را با رفتارهای «ضد ترس» دفع می‌کنند، رفتارهای ضد ترس، به ‌طور غیرمستقیم و در قالب رفتارهای خطرناک و خطر‏پذیر نمود می‌یابد، آن‌چه برای جوان، حیاتی است، تسلط بر اضطراب ناشی از ترس و تردید است، در این شرایط برخی به مواد مخدر و الکل پناه می‌برند و پاره‌ای دیگر به سراغ قدرت‌های ماورایی می‌روند.

این ‌جاست که بزرگ‌ترین جذابیت شیطان‌پرستی خود را در قالب یک راه‏ حل عملی نشان می‌دهد و آن ‏هم «وعده قدرت» است، شیطان‌پرستی از آن‌ جا که به نیرویی به‌ نام «شیطان» دعوت می‌کند و این نیرو را دارای قدرت‏های بی‌پایان معرفی می‌کند، به پیروان خود وعده «قدرتمند بودن» می‌دهد.

 

در آیین شیطان‌پرستی به دو شیوه، «زیست مقتدرانه» به عنوان هدف دنبال می‌شود؛ از یک سو احساس گناه و پشیمانی برداشته می‌شود (رفع مانع درونی) و از سوی دیگر روی آوردن به قدرت‌های شیطان (نشان دادن یک نقطه اتکای بیرونی) تأکید می‌شود.

نگاهی به وضعیت روانی افرادی که گرایش به شیطان‌پرستی داشته‌اند و دوره‌ای را با این جریان سپری کرده‌اند، نشان می‌دهد که برای این افراد، مفاهیمی چون گناه، خلاف و انحراف اساساً مطرح نیست؛ به همین دلیل احساس پشیمانی هم ایجاد نمی‌شود، کسانی که پیش از ورود به شیطان‌پرستی ترس‌های سرکوب شده داشته‌اند، با دو فرآیند، فوق احساس بهبود و تسکین پیدا می‌کنند.

رفع مانع درونی برای رفتارهای عصیان‌گری شیطان پرستی در سایه «وعده اقتدار»

رفع مانع درونی از طریق دست‌کاری در تصورات دنبال می‌شود؛ چرا که از یک سو گناهان رایج در مسیحیت (حسد، زنا، ترس...) نه فقط عصیان و لغزش معرفی نمی‌شوند، بلکه پرداختن به آن‌ها ـ با این شعار که اقتضای وجود آدمی است- «مطلوب» معرفی می‌شود. از سوی دیگر «وعده قدرت» به عنوان پادزهر تمام مشکلات ناشی از ترس‌های سرکوب شده، جذابیت ویژه‌ای خواهد داشت.

راهکارهای عملی دیگر هم‌ چون استفاده از مواد مخدر و توهم‌زا نیز در شیطان‌پرستی تجویز می‌شود و حتی راه‌کاری چون خودکشی که نهایی‌ترین روش فرار از ترس‌ها و اوهام و نجات از آشفتگی‌هاست، تأیید می‌شود، از مجموع مطالب یادشده بر می‌آید که شیطان‌پرستی برای بسیاری از جوانان غربی، نوعی فرار از مشکلات روانی و گریز از تهدیدات اجتماعی در زندگی ماشینی است.

 

شیطان‌پرستی تلاش می‌کند، نشان دهد درک درستی از چنین کمبودی دارد؛ به همین علت سران آیین شیطانی مدام به مشکلات اجتماعی و ناکامی‌های جوانان و محرومیت‌های آنان اشاره کرده و با زبان‌های مختلف، این درد را تکرار می‌کنند، انتخاب نشان مشکی به عنوان نماد ظلم و تجاوز در عالم و رنگ سیاه به عنوان رنگ شیطانی از طرف «لاوی» در کتاب «انجیل شیطانی»، با همین هدف صورت گرفته است.

رابطه جادو و جادوگری با «وعده اقتدار»

آن‌چه در شیطان‌پرستی به نام جادو و اعمال جادویی مطرح است، برای درک تجربه اقتدار است، پدر شیطان‌پرستی مدرن، یعنی «الیستر کرولی»کسی بود که جادوگری را به ‌طور گسترده‌ای رواج داد، او انجمنی برای گسترش جادو تأسیس کرده و کتاب قانون خود را با همین هدف به رشته تحریر درآورد، «پائولو کوئلیو» که خودشیفته آیین‏های شیطانی است و تجربه‏ای در عالم جادو دارد، شخصیت و ایده «آلیستر‏کرولی»را چنین توصیف می‏کند:

«(کرولی) شخصیتی بسیار شگفت‌انگیز در تاریخ جادو... من وارد انجمن سری او شدم که نامش را فاش نخواهم کرد... آن وقت من رائول (خواننده مشهور برزیلی) را به آن انجمن سری بردم که در آن‌ جا آزادی کامل حکم‌فرما بود، هیچ قانونی نداشت، می‌توانستی موجودی وحشتناک باشی یا آدمی دوست داشتنی، آزادی جنسی کامل، آزادی اندیشه کامل، هر جور آزادی، حتی آزادی ظلم کردن، تنها هدف، دنبال کردن تجربه اقتدار تا آخر بود».

تحریف مفهوم دعا، برای توجیه اعمال شیطانی خود

*به تحریف مفهوم دعا در شیطان‏پرستی اشاره کردید؛ تفاوت مفهوم «دعا» در نگرش دینی و وحیانی با نگرش شیطان‌پرستی در چیست؟

شیطان‌گرایان با ادعای ناتوانی خدا در اجابت خواسته‌ها، به تبلیغ ایده شیطان‌گرایی می‌پردازند. آنها چنین توضیح می‌دهند: شما برای حل مشکلات زندگی خود، هر روز دست به دعا بر می‌دارید و از خدا کمک می‌خواهید، اما خدا نه فقط مشکلات شما را برطرف نمی‌کند، بلکه هر روز مشکلات جدیدی بر سر راهتان قرار می‌دهد، پس آنتی‌تز خداوند یعنی شیطان، می‌تواند پناهگاه شما واقع شود!.

«آنتوان لاوی» نویسنده انجیل شیطانی و «مرلین منسون»

در استدلال بالا آن‌چه بیش از همه، نیاز به بازخوانی و اصلاح دارد، «مفهوم دعا» است. روشن که بسیاری از مشکلات روانی و روحی بشر مدرن، ریشه در بنیان‌های تمدن غربی دارد، انتظار از خدا و دست روی دست گذاشتن و اکتفا به چند جمله به نام دعا برای حل مشکلات، عملی کودکانه است که هیچ قرابتی با مفهوم متعالی دعا ندارد.

خداوند هیچ‌گاه وعده نداده است که تمام درخواست‌هایی که انسان‌ها دارند ـ از هر نوع و شکلی که باشد ـ همه را فوراً عملی سازد، چنین برداشتی از دعا، با نگاه اومانیستی سازگار است نه با نگرش دینی و وحیانی، در بینش اومانیستی، همه چیز باید خود را در خدمت خوشی و راحتی آدمی قرار دهد و حتی خدا هم باید سهمی در این مسیر به‌ عهده بگیرد و  در اجرای فرمان انسان ـ که نامش را دعا می‌گذارند ـ کوتاهی نکند؛ اگر او در اجرای خواهش‌های انسان تأخیر کند، پس صلاحیت ورود به زندگی انسان را ندارد!.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در برچسب:,ساعتتوسط Mari | |